ازدواج فقط شما را به عشق زندگیتان نمیرساند و باید باور کنید همراهی شریکی که امروز در کنار شما سند ازدواج را امضا میکند، به معنای محو شدن همه مشکلات نیست. نمیخواهیم ناامیدتان کنیم اما همین اتفاق شیرین با خود مشکلاتی جدی هم به همراه میآورد که اگر آمادگی مقابله با آنها را نداشته باشید، شیرینی بله گفتن هر روز در کامتان کمتر میشود. اگر میخواهید مشکلات ناگزیر زندگی مشترک، به ارتباط زن و شوهری شما آسیب نزند و درگیر مشکلات زوج های تازه وارد نشوید، این مطلب را بخوانید.
مشکل اول ؛ انتظارات غیرواقعی
شاید بتوانیم ادعا کنیم که انتظارات بیهوده و غیرواقعی، دلیل اصلی شکست زن و شوهرها باشد. اگر شما ندانید با مشکلات مالی، تربیت فرزندان و هر رخداد تازهای که در این شرایط اتفاق میافتد چه باید بکنید، یعنی از همان روز امضای سند ازدواج، زمینه جدا شدنتان را هم فراهم کردهاید. چارهای ندارید؛ باید در مورد اینکه دنیای زندگی زناشویی واقعا چه دنیایی است با خودتان صادق باشید.
اگر فکر میکنید با ازدواج هیچ چیز دیگری جز هدیههای شاعرانه، گل رز و قرار شام عاشقانه به زندگیتان وارد نمیشود،اتفاق خوبی در انتظارتان نیست. پیش از آنکه بله را بگویید، باید باور کنید که روزهای سخت هم در کنار روزهای خوب جریان خواهند داشت و برخلاف زندگی قبلیتان، این بار خود شما مسئول کنترل شرایط و آسان کردن دشواریها هستید.
مشکل دوم؛ چالشهای مالی
تا سر خانه و زندگیتان نروید، نمیدانید که سامان دادن به مشکلات مالی یعنی چه. اگر تجربه زندگی مستقل را نداشتهاید، قطعا معنای دقیق سر و کله زدن با صاحبخانه را نمیدانید و در مورد اینکه پرورش یک فرزند برایتان چقدر خرج برمیدارد هم اطلاعی ندارید. اگر شما بدون آمادگی برای مواجهه با این مشکلات به خانه مشترکتان پابگذارید، دور از ذهن نیست که گاهی کم بیاورید و از خود بپرسید:«این همان زندگیای است که میخواستم؟!» اما باور کنید اگر کمی از ریاضی و حساب و کتاب سر در بیاورید و بتوانید نیازها و انتظاراتتان را با جیبتان هماهنگ کنید، مشکلات مالی در آخرین ردیف مشکلات زندگیتان طبقهبندی خواهد شد.
مشکل سوم؛دخالت خانوادهها
فرقی نمیکند در کجای دنیا زندگی کنید. اغلب خانوادهها در گوشهگوشه جهان باور نمیکنند که فرزند ازدواج کردهشان، خودش از حساب و کتاب زندگیاش به خوبی سر در میآورد و بدون نظارت لحظه به لحظه میتواند از پس مشکلات و حتی شکستها بربیاید. اگر شما تصور میکنید اجرای بیچون و چرای حکم خانوادهها یعنی وفاداری به آنها؛ در اشتباهید! بعد از ازدواج شما باید در درجه اول به همسرتان، فرزندتان و خانوادهای که میسازید وفادار باشید و حق ندارید نیازهای خانواده خودتان را بهخاطر دیگران قربانی کنید. اما مراقب باشید!
مرز میان بیاعتنایی و دل شکستن و داشتن استقلال، باریک است و اغلب زوجها بهخاطر نشناختن همین مرز کارشان به جدایی میکشد. پس نگذارید کسی برایتان تصمیم بگیرد و زندگیتان را اداره کند و در مقابل به خانوادهتان هم ثابت کنید که دوستشان دارید و اگر نظر آنها را به صلاح زندگیتان تشخیص دهید، میتوانید پذیرای توصیههایشان باشید.
مشکل چهارم؛ اختلافات دونفره
مهم ترین اختلافات دو نفره ای که در زندگی مشترک باید در انتظارش باشید، به تفاوت های فردی، خانوادگی و جنسیتی برمی گردد. شما دو نفر از دو دنیای متفاوت هستید و هر قدر هم که به هم شباهت داشته باشید، باز از جهاتی با هم فرق می کنید. مهم تر از همه این که دو جنسیت متفاوت دارید و این یعنی خواسته های درونی، طبیعت و روحیاتتان از اصل و اساس با هم متفاوت است. شما دوست دارید خلوتتان را در تنهایی بگذرانید و همسرتان دوست دارد با شما درد دل کند. سبک ارتباطتتان با دوستانتان متفاوت است و حتی مفهوم خانواده ممکن است برای شما با همسرتان فرق کند. همه این ها می تواند باعث ایجاد اختلاف شود بنابراین مهارت کنار آمدن با یکدیگر و سازگاری می تواند کمک تان کند تا به این اختلافات غلبه کنید.
مشکل پنجم؛ تقسیم وظایف
درست است که نقش زن و مرد به شکل سنتی تعریف شده اما این به معنای بی اهمیتی تقسیم وظایف نیست. شما باید بتوانید از کارهای خانه تا بیرون و بعدتر، مسئولیت فرزندان را شفاف بین خودتان مشخص کنید و این میسر نمی شود مگر آنکه پیش از ازدواج و نامزدی همه چیز را شفاف بین خودتان مطرح کرده باشید. از میزان مشارکت مالی تا همکاری در خانه و رسیدگی به خانواده پدری تان. در غیر این صورت، تقسیم وظایف می تواند تبدیل به یک بحران جدی میان شما شود.