گفت: رئیس جمهوری که به خودش نمی‌رسد چگونه به مردم می‌رسد؟
گفتم: چون به مردم می‌رسد وقت ندارد به خودش برسد.
گفت: سفرهای استانی خرج دارد.
گفتم: سفرهای تفریحی کیش و خارج از کشور چطور؟
گفت: توهین به رئیس جمهور در دانشگاه آمریکا آبروی ما را برد.
گفتم: حتماً پناهنده شدن پسر بعضی‌ها به آمریکا به ایران آبرو داد.
گفت: نامه احمدی‌نژاد به رئیس جمهور آمریکا بی‌فایده بود.
گفتم: شاید برای رئیس جمهور آمریکا بی‌فایده بود اما برای هزاران نفر که این نامه را در آمریکا خواندند پرفایده بود.
گفت: آمریکا به نامه رئیس جمهور ما جواب نداد، این آبروریزی بود.
گفتم: آبروی ما به جواب نامه آمریکایی‌ها بسته نیست. مگر وقتی خسروپرویز نامه پیامبر را پاره کرد آبرو مسلمان‌ها رفت.
گفت: دست ندادن احمدی‌نژاد با خانم‌ها در سفرهای سیاسی خارجی خلاف آداب اجتماعی است.

گفتم: اما موافق آداب اسلامی است.
گفت: او که دم از اسلام می‌زند پس چرا با خانم‌های سیاسی غیرمسلمان صحبت می‌کند.
گفتم: اولاً حرف زدن حرام نیست، ثانیاً چرا وقتی بعضی‌ها با تمام وجود دست خانم‌های نیمه عریان غیرمسلمان را می‌فشردند ساکت بودی.
گفت: به او رأی نمی‌دهم چون ماجرا جوست.
گفتم: یعنی شجاعت و مردانگی دارد، ترسو نیست.
گفت: به او رأی نمی‌دهم زیرا از شهری شدن روستائی‌ها و متمدن شدن آنها جلوگیری می‌کند؟
هیچی نگفتم.
گفت: به او رأی نمی‌دهم زیرا سیب‌زمینی مجانی به افراد تحت پوشش کمیته امداد می‌دهد.
گفتم: او که زمین ندارد تا نگران پائین آمدن قیمت سیب‌زمینی باشد والا او هم مثل قبلی‌ها صدها تن سیب‌زمینی را دفن می‌کرد که قیمت بازار نشکند.
گفت: به او رأی نمی‌دهم چون اهل سیاست نیست.
گفتم: اگر منظور شما همان پدرسوخگی است به دستور امام در آن دخالت نمی‌کنیم؛ ولی سیاست دینی در حد اعلا دارد.
گفت: به او رأی نمی‌دهم زیرا به مقام زن احترام نمی‌گذارد.
گفتم: از بوسیدن دست معلم کلاس اولش فهمیدی یا از اینکه در سفرهای تبلیغی همسرش را پشت تریبون نمی‌برد تا با او و بقیه عکس دست جمعی بگیرد؟
گفت: به او رأی نمی‌دهم چون اهل کارشناسی نیست.
گفتم: اگر منظور مدرک کارشناسی است حق داری چون اکثر وزرای او دکترا دارند و اگر منظورت داشتن کارشناسان خبره و تحصیل کرده است که در تاریخ ایران هرگز این مقدار کارشناس در دولت جمع نشده بودند و اگر منظورت کارشناسان بانک جهانی و دولت‌هایی اروپایی است حق داری، رأی نده.
گفت: ولی مدرک یکی از وزرایش تقلبی بود.
گفتم: یک بار در عمرش به دانشگاه آزاد و مدرک تدریس آنجا اعتماد کرد این بلا بر سرش آمد.
گفت: رئیس جمهور باید خوشگل، قد بلند و لطیف باشد.
گفتم: دستخوش بابا، مگه می‌خوای زن بگیری.