طرح مسأله:
این روزها با شدت یافتن تجاوز ددمنشانه وهجوم بی امان رژیم سرتا پا جعلی و تا بن دندان مسلح اسرائیل بر مردم مظلوم و بی دفاع غزه، موج عظیمی از اعتراض ها و حمایتهای پیدا و پنهان ملتهای آزاده و بیدار به نفع مستعضفان فلسطینی، اقصا و نقاط جهان را درنوردیده است.
در این راستا کشورعزیز ما ایران نیز قطع نظر از انگیزه ی حفظ منافع ملی و سیاسی خود در خاورمیانه، بر حسب تکلیفی شرعی و انسانی می کوشد تا هر آن چه در توش و توان دارد و تا آنجا که مصالح امنیتی کشور اجازه می دهد، از هر گونه یاری بخشی وامداد رسانی به این مردم آواره و بی پناه دریغ نورزد.
با اینکه ادله روشن و فراوانی بر ضرورت این مهم وجود دارد اما هنوز در ذهن و زبان برخی، سوالاتی برانگیخته می شود که ضرورت طرح این موضوع و رسیدگی بدان را دو چندان می کند؛ سوالاتی از این دست که اساسا فلسفه کمک رسانی به مردمانی دیگر در آن سوی دنیا چیست؟
و چگونه است که به رغم آمار هولناکی که درصد معتنابهی از مردم کشورمان را زیر خط مطلق فقر نشان می دهد، هنوز بخشی از سرمایه های ملی و مردمی این کشور به سود و سوی کشوری دیگر سرازیر می شود؟ مگر نگفته اند چراغی که به خانه رواست به مسجد نارواست؟! و...
مساله یاد شده از موضع و منظر سیاسی دلایل خاص خود را دارد که می بایست در جای دیگر بررسی شود.
(و البته کارشناسان محترم بخش جامعه و سیاست، بیش و کم بدان پرداخته اند برای نمونه بنگرید به مقاله: مرزهای ایران کجاست؟)
ادامه مطلب...