زن
شاکی در اظهاراتش به بازپرس حسینی رازلیقی گفت: از چند سال پیش، میان من و
همسرم اختلاف وجود داشت و چند بار تصمیم به جدایی گرفتم، اما هربار با
وساطت خانواده‌ام از تصمیم خود منصرف می‌شدم تا این‌که از 2 سال قبل متوجه
رفتارهای مشکوک شوهرم و خواهر کوچک‌ترم شدم. ابتدا گمان کردم اشتباه
می‌کنم بنابراین توجهی به اوضاع نکردم، تا این‌که یک روز به بررسی گوشی
تلفن همراه وی پرداختم و پی بردم او و خواهرم پیام‌های عاشقانه برای هم
ارسال می‌کنند و به این ترتیب، یقین کردم که آنها با هم ارتباط پنهانی
دارند.

پس
از بازگشت شوهرم به خانه، با او مشاجره کردم و همراه فرزندانم به خانه
مادرم در کرج رفتم، وقتی با خواهرم روبه‌رو شدم، دلیل ماجرا را از او
پرسیدم، او پاسخی به من نداد و پس از مشاجره با من چمدانش را برداشت و
خانه را ترک کرد.

جستجویمان
برای یافتن وی بی‌نتیجه ماند، گم شدن وی را به پلیس اطلاع دادیم. پس از
فرار خواهرم، شوهرم هم به طرز مرموزی ناپدید شد تا این‌که 2 هفته قبل، پس
از جستجوی فراوان متوجه شدم که آنها در خانه‌ای در یکی از شهرهای شمالی
کشور زندگی می‌کنند.

شوهرم برای این‌که ارثیه پدری من و خواهرم را تصاحب کند، چنین نقشه پلیدی را طراحی کرده و زندگی‌ام را بازیچه قرار داده است.

پس
از شکایت این زن، پرونده‌ای تشکیل و برای ادامه تحقیقات به اداره جرایم
جنایی آگاهی استان تهران ارسال شد و ماموران با اطلاعاتی که از شاکی به
دست آوردند، جستجو برای یافتن زن و مرد فراری را آغاز کردند و پس از
شناسایی مخفیگاه آنها، با نیابت قضایی به یکی از شهرهای شمالی کشور عزیمت
کردند و موفق به دستگیری آنها شدند.

با انتقال متهمان روز گذشته به شعبه یکم بازپرسی دادسرای جنایی کرج آنها مورد بازجویی قرار گرفتند.

اعتراف به اغفال خواهرزن

مرد
متهم در اظهاراتش به بازپرس جنایی، گفت: یک سال پس از ازدواج‌مان، اختلاف
میان من و همسرم شروع شد و چند بار تصمیم به جدایی گرفتیم که با
میانجی‌گری اقوام به زندگی ادامه دادیم. همسرم مدام بهانه می‌گرفت تا
این‌که به قصد انتقام از وی، خواهرزنم را فریب دادم و اغفالش کردم و به
بهانه ازدواج، از او خواستم از خانه فرار کند. پس از آن‌که از فرار وی
مطمئن شدم او را به شمال کشور انتقال و به زندگی پنهانی با وی ادامه دادم
تا این‌که چند روز قبل، دستگیر شدیم.

به
دنبال اظهارات این متهم، دختر جوان دیگر متهم پرونده در بازجویی ها ادعا
کرد؛ پس از اغفال و فریب از سوی داماد خانواده دیگر قادر به بازگشت به
خانه نبودم و بناچار به زندگی با وی ادامه دادم، هر بار که می‌خواستم از
خانواده و دلتنگی‌هایم با او صحبت کنم، مرا تهدید می‌کرد. این مرد، زندگی
من و خواهرم را به تباهی کشاند.

بنا
بر این گزارش، متهمان با قرار قانونی از سوی بازپرس حسینی رازلیقی، رئیس
شعبه یکم دادسرای جنایی کرج روانه زندان شدند تا تحقیقات تکمیلی درخصوص
ابعاد مختلف پرونده فاش شود.