سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آرشیو مذهبی - دریچه ای متفاوت در دنیای وب
...
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86/11/4
بر اساس تازه‌ترین پژوهش‌های علمی، سجده کردن انسان را از بیماری‌های روحی، جسمی و هم‌چنین سرطانحفظ می‌کند.


به گزارش شیعه نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،
پروفسور محمد ضیاءالدین حامد از اساتید علوم بیولوژیک و از مسوولان
پژوهشگاه مرکز تکنولوژی قاهره با اعلام این خبر اظهار داشت: در قرن حاضر
که انسان از هر جهت در معرض الکترومغناطیس‌ها قرار دارد و هم‌چنین نیاز
انسان به تخلیه اشعه‌های زائد وجود دارد، دریافتیم که تخلیه این اشعه‌ها
از طریق سجده کردن صورت می‌گیرد.

وی ادامه داد: بر اساس یافته‌های
موجود، هر اندازه که محور طولی انسان کاهش یابد، میزان در معرض اشعه‌های
الکترومغناطیسی قرار گرفتن او نیز کم می‌شود.

در
زمان سجده کردن هم محور طولی انسان و هم به دنبال آن میزان تاثیرگذاری
الکتریسیته‌ها کم می‌شود و سپس عمل تخلیه از طریق تماس پیشانی با زمین
صورت می‌گیرد، البته در زمان سجده به دلیل آنکه دیگر نقاط بدن هم با زمین
ارتباط می‌یابند، عمل تخلیه آسان تر انجام می‌شود و انسان از بیماری‌های
روحی، جسمی و حتی سرطان در امان می‌ماند.

وی افزود:
شیوه درست تخلیه الکتریسیته‌ی بدن به همان شیوه‌ای است که انسان در زمان
نماز گزاردن دارد و به سوی مکه نماز می‌خواند، چرا که این حالت بهترین
حالت است و شخص احساس آرامش و راحتی بیشتری خواهد داشت.

منبع : ایسنا



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86/11/4
خـداونـدا, مـن در کتاب تورات امتى مى بینم که انجیل شان در سینه
هایشان جاى
دارد و آن را از حفظمى خوانند .

مناجات حضرت موسى

پیدایش حفظ قرآن



پـیـامـبـر اسـلام در چهل سالگى به مقام شامخ نبوت برگزیده شد وقرآن در
بیست و
سه سال به مـنـاسـبـت رویدادهاى مختلف بر قلب مبارک وى
فرود آمد .

در این مدت , صحابه به سفارش آن حـضرت درنگهدارى
آیات الاهى مى کوشیدند . آن ها آیات الاهى را بر پوست واستخوان هاى شانه
و دنده ى حیوانات , چوب هاى درخت خرما,سنگ هاى سفید پهن , کاغذ و پارچه مى نگاشتند (5) .و بـراى بـرخـوردارى از
پـاداش معنوى به خاطر مى سپردند .

حفظ آیات الاهى نخستین گام در
راه نـگاهبانى از قرآن به شمار مى آمد, زیرا از یک سوخط آن روز کوفى بود و
به سبب نداشتن نقطه و اعـراب بـه شـکـل هـاى مختلف خوانده مى شد,
و از سوى دیگر, تقریبا همه ى مردم بى سوادبودند وتنهاباحفظقرآن مى
توانستندعشق خودبه کتاب خداوندراآشکارسازند .

هنگامى که پیامبر اکرم (ص ) در غار [حرا] به سر مى برد,فرشته یى در برابرش حضور یافت و گفت : بـخـوان . پیامبر
فرمود:خواندن نمى دانم . آن گاه بى هوش شد . وقتى
حضرت به هوش آمد,فرشته گفت : [اقراء باسم ربک الذى خلق ....[ (6)
امـام صـادق (ع ) فـرمـود: بـسـم اللّه الرحمن الرحیم . اقراء
باسم ربک ...

اولین آیاتى است که بر نبى اکرم (ص ) نازل شد .

اولـیـن مـرحـلـه , مـرحـلـه ى قـرائت و به خاطر سپارى
است ومرحله ى کتابت بعد از آن تحقق یـافـت .




از ایـن رو, آیـه هاى آغازین قرآن از [اقراء] سخن مى گوید و مراد از آن
حفظ آیات در سینه ها است . اکنون این مسئله را در موارد مختلف زیر
مورد بررسى قرار مى دهیم :

اصطلاح حافظ در صدر اسلام



واژه ى [حفظ] در زبان عرب در دو معنا به کار رفته است :

الف ) نگهدارى و نگهبانى

 ب )به خاطر سپردن (ضد فراموشى ( (9)
در قرآن مجید, این واژه و مشتقاتش تنها در معناى اول به کاررفته است .

] حافظ] اسم فاعل است و در اصـطـلاح عـلـوم قـرآنـى , بـه
کـسـى مى گویند که همه ى قرآن را با تجوید و ترتیل و به کار
بـردن قـرائت قابل قبول قرآن شناسان به خاطر سپرده
باشد .

ادامه مطلب...

نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86/10/27
اسه اون پرچم سرخت روی اون گنبد زرین
واسه اون شیش گوشه ی تو واسه اون هوای غمگین
واسه اون شیش ماهه ای که به روی سینت خوابیده
جای آب تو بغل تو مزه ی تیر رو چشیده
واسه اون خواهر تنهات توی اون بر بیابون
واسه اون ناقه سواری که شده به کوفه مهمون
واسه اون فرات تشنه که می سوزه واسه لبهات
واسه اون روز و شبی که من بیفتم پای چشمات
واسه اون طفل سه ساله که بهونتو می گیره
روی خاکای خرابه سر می ذاره تا بمیره
واسه اونه غروب خونین که دادی جواب زینب
واسه لحظه ی جدایی واسه اضطراب زینب
زیر آسمون کسی نیست تو هوای تو نباشه
این دلم یه تیکه سنگه اگه جای تو نباشه
گناها امون نمی دن آسمون رامون نمی دن
اگه توی جانمازا خاک پای تو نباشه
اسم تو ترانه ی ما زیر گنبد کبودت
گم میشیم اگه یه روزی کربلای تو نباشه



نوشته شده در تاریخ شنبه 86/10/15

به فریاد قسم و به سوگنامه دل

زخمی‌ام و خسته

نه دل ماند و نه دلدار

چشمم چنان مست باریدن است که گیوه‌هایم در گل مانده

زبانم به شن نشسته

و دستانم در باتلاق زندگی فرو رفته و معذور از نوشتن‏

بگویید کجایند آدمیان و پیغمبران و امامان

آنان پاک بودند و استوار

آنان به درد دنیا خم نمی‌شدند

در چشمشان دنیا حقیر بود و پست

آری همین پست دنیا زهر بر آنان داد

سرشان بر نیزه هدیه داد و میخ در بر سینه‌شان کوبید

پستی دنیا تیغ بر فرق فرود آورد و گوشواره از گوش کشید

و این دنیای پست است که عشق را گریزان کرد و بشر را خودنما

حرمت را برچید و غیرت را خرد کرد

شرف را بر باد داد و حیا را تکه تکه کرد

این دنیای پست است که انسانیت را سر برید

موعود

برای چه ماندیم و برای چه نسل بعد از خود را می‌زاییم

که هر چه پیش می‌رویم بیشتر به گل می‌نشینیم

و سرمان را مغرورتر بر آسمان می‌کشیم

پس چه شد که اکنون همه به نمایش خود مشغولند

چه شد که همه خود را رنگین به دیگری می‌شناسانند

چه شد که دیگر از آن خود نیستیم

هیچ کس در طرح خود نیست

هیچ کس پایبند عهد ازلی‌اش نیست

هیچ کس خود را که نه، خدایش را نیز نمی‌شناسد

چه شد ما در پس پرده، پرده‌ای دیگر بر خود کشیدیم

چرا وجودمان را با رنگ ننگین می‌کنیم

چرا فراموش کرده‌ایم وجود کیستیم و چه در وجودمان جاری است‏

به خود آییم

آنگاه که زمان می‌آید و مکان نابود می‌شود

دیگر دستگیری نمی‌یابیم

موعود

کجایی ای دستگیر

تنها ماندیم، در نابودها بودنی نیافتیم

نیمی از آمدنت ترس دارند و نیمی تردید و اندکی با حضور قلب، آمدنت را طلب ‏می‌کنند

تنهاییم و قدممان یارای رفتن ندارد‏

هر آن وجود منجی‌ات را بیشتر خواهانیم

ما را به حال خود وامگذار

ما را دستگیری جز تو نیست

هان ای پرنده انسان باز ای به این پست خاک

و ما را رهنمون باش



نوشته شده در تاریخ شنبه 86/10/8

سلام دوستان عزیز

این هم عیدی روز عید غدیر.

کم بودنش رو به بزرگی خودتان ببخشید.

 

عید غدیر خم بر عاشقان ولایت مبارک



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 86/10/5

سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می گشت، گروه انبوهی که تعدادشان را تا صد و بیست هزار رقم زده اند او را بدرقه می کردند تا این که به پهنه بی آبی به نام غدیر خم رسیدند.

نیم روز هیجدهم ذی الحجه بود که ناگهان پیک وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله  نازل شد و از جانب خدا پیام آورده که: ?ای رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد کرد? پیامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بیابان بی آب و در زیر آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبری از جهاز شتران برای پیامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفته و روی به مردم کردند. ابتدا خدای را سپاس فرموده و از بدیهای نفس اماره به او پناه جست و فرمود: ای مردم بزودی من از میان شما رخت بر می بندم، آنگاه می افزاید چه کسی بر مومنین در ارزیابی مصلحت ها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتر است همه یک سخن می گویند خدا و پیامبر داناترند.

 رسول گرامی می فرماید: آیا من به شما از خودتان اولی و سزاوارتر نیستم و همگان یک صدا جواب می دهند که چرا چنین است. آنگاه فرمود: من دو چیز گرانبها در میان شما می گذارم یکی ثقل اکبر  که کتاب خداست و دیگری ثقل اصغر که اهل بیت منند. مردم، بر آنان پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید. آنگاه دست علی (ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد که همگان او را در کنار رسول خدا دیدند و شناختند.  سپس فرمود: خداوند مولای من و من مولای مومنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم. ای مردم هر کس که من مولا و رهبر اویم این علی هم مولا و رهبر اوست و این جمله را سه بار تکرار کرد و چنین ادامه داد: پروردگارا، دوستان علی را دوست بدار و دشمنان او را خوار. خدایا علی را محور حق قرار ده و سپس فرمود: لازم است حاضران این خبر را به غایبان برسانند. هنوز اجتماع به حال خود باقی بود که دوباره آهنگ روح بخش وحی گوش جان محمد صلی الله علیه و آله را نواخت که:‌ ?امروز دینتان را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پایان رساندم و اسلام را به عنوان دین برایتان پسندیدم? و بدین سان علی (ع) از جانب خداوند برای جانشینی پیامبر (ص) برگزیده شد.

سندیت واقعه غدیر خم

 مرحوم علامه امینى در کتاب الغدیر خود  نام راویان  حدیث غدیر را به ترتیب زمان زندگى ذکر کـرده اسـت:
در میان اصحاب رسول خدا (ص ) 110 نفر
،
در میان تابعین 84 نفر
،

در میان علماى قرن دوم هجرى 56 نفر،
در میان علماى قرن سوم هجرى 92 نفر
،
در میان علماى قرن چهارم هجرى 43 نفر
،
در میان علماى قرن پنجم هجرى 24 نفر
،
در میان علماى قرن ششم هجرى 20 نفر
،
در میان علماى قرن هفتم هجرى 21 نفر
،
در میان علماى قرن هشتم هجرى 18 نفر
،
در میان علماى قرن نهم هجرى 16 نفر
،
در میان علماى قرن دهم هجرى 14 نفر
،
در میان علماى قرن یازدهم هجرى 12 نفر
،
در میان علماى قرن دوازدهم هجرى 13 نفر
،
در میان علماى قرن سیزدهم هجرى 12 نفر
،
در میان علماى قرن چهاردهم هجرى 19 نفر
.

 

حدیث غدیر در کتب معتبر اهل سنت از جمله در کتاب ?مسند? امام احمد حنبل، در ?سنن? ترمذى، ?مسند احمد? و در ?مستدرک? حافظ ابن عبداللّه حاکم نیشابورى  به مضامین مختلف ذکر شده است.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 86/9/19

خداوندا مرا ببخش نه به خاطر اینکه قابل بخشش هستم بلکه به خاطر اینکه تو بخشاینده‏ای



آخرین نشانه از نشانه‏هاى حتمى در آستانه قیام ‏جهانى حضرت بقیةاللَّه - ارواحنافداه - قتل نفس‏زکیه است که در مسجد الحرام، در میان ‏رکن و مقام به هنگام قرائت پیام امام به شهادت مى‏رسد.‏‎ ‎

اللهم عجل لولیک الفرج

قتل نفس‏زکیه و خسف بیدا، از علامات ظهور به معناى اخص کلمه نمى‏باشند، ‏بلکه علامت خروج و قیام جهانى آن حضرت مى‏باشند

شیخ مفید نیز به پیروى از کلام امیر مؤمنان‏ علیه السلام این دو نشانه را کنار هم یاد کرده ‏است.

ادامه مطلب...

نامزدی واژه ای است که معنای خود را به دوش می کشد، نام زدن دختر و پسر برای هم .

 اولین معنای متبادر به ذهن است که البته این معنا در جلسه ی نامزدی با انگشت کردن انگشتر و یا رد و بدل هدایا صورت می گیرد.

 معنای عرفی نامزدی آن است که دختر و پسر آمادگی خود را برای تشکیل خانواده اعلام کنند و بپذیرند که همسر یکدیگر شوند.

 «در مواردی که دو شخص تصمیم به بستن پیمانی گرفته اند و در شرایط آن نیز با هم کنار آمده اند ، گاه به دلیل موانع خارجی نمی توانند پیمان نهایی را به طور قطع واقع سازند، پس برای اینکه زمینه را آماده سازند و در آینده نیز به وقوع قرارداد مطمئن باشند، در برابر هم تعهد می کنند که آن را در مدت معین و با همان شرایط مورد توافق ، منعقد سازند. این پیمان مقدماتی را ، «وعده قرارداد یا پیش قراردادی و گاه قولنامه» می نامند.

 همان طور که در گذشته هم به آن اشاره شد ، درازدواج مرسوم است که مرد به خواستگاری زن می رود و پس از گفتگو درباره ی زندگی آینده ، و توافق هر دو خانواده ، سرانجام زن و مرد نامزد می شوند. البته نامزدی با تنظیم سند انجام نمی شود و در واقع نوعی قرارداد است، قراردادی که رسمیت قانونی و حقوقی ندارد.

بنابراین نامزدی در قانون ، وعده و قرار ازدواج است که بین دو نفر به منظور ازدواج در آینده بسته می شود. این موضوع در حالی است که صیغه عقدی منعقد نشده است.

نامزدی مدت زمان میان خواستگاری و عقد نکاح است که دو خانواده خود را در این زمان مهیّای مراسم عقد کرده و یا در این مدت به تحقیق و بررسی بیشتر نسبت به یکدیگر می پردازند.

 نامزدی در عرف کشور ما مانند خواستگاری به یک شیوه تعریف و برگزار نمی شود، بعضی خانواده ها پس از خواستگاری و توافق در امر ازدواج ، دختر و پسر را به عقد موقت هم در می آورند تا در این مدت معین این دو ، و خانواده ها نسبت به یکدیگر آشنایی بیشتر پیدا کنند و این امکان را داشته باشند تا در صورت عدم رضایت از هم و شرایط یکدیگر پس از انقضای مدت عقد موقت از هم جدا شوند. عده ای هم نامزدی را دوران عقد دائم و قبل از عروسی می دانند.

 به هر حال نامزدی معنای قانونی خود را در هیچ کدام از این موارد پیدا نمی کند و همان طور که اشاره شد از نگاه قانون نامزدی وعده ی ازدواج بدون انعقاد عقد می باشد.

 لازم است دو مطلب مورد توجه قرار گیرد:

اول آنکه قرار ازدواج زن و مرد به معنای محرمیت شرعی و قانونی نیست.

دوم آنکه دو طرف در دوران نامزدی و تا زمانی که صیغه ی نکاح جاری نشده است، هم چنان به یکدیگر نامحرم هستند و روابط آنان تحت این عنوان که قرار است به زودی با عقد نکاح به زواج هم درآیند به هیچ وجه شرعی و حتی قانونی نیست، مضافاً اینکه این دو هنوز زن و شوهر نیستند هرچند که نامزدی آنان منتهی به ازدواج شود.

منبع: http://www.tebyan.org



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86/8/17

بسیارى دوست دارند بدانند امام در کجا زندگى مى‏کند.

براى روشن شدن این پرسش باید محل سکونت امام زمان - علیه السلام - در چهار دوران به اختصار بررسى شود:

1 . دوران پدر

بدون شک محل ولادت امام مهدى - علیه السلام - شهر سامرا است . او پس از ولادت تا هنگام شهادت امام حسن عسکرى - علیه السلام - در سامرا و نزد پدرش مى‏زیست . حکیمه خاتون، دختر امام جواد - علیه السلام - بارها امام عصر - عج الله فرجه الشریف - را در خانه امام عسکرى - علیه السلام - مشاهده کرد . برخى از یاران امام مانند احمد بن اسحاق نیز وى را همان جا دیده‏اند . امام در یکى از ملاقات‏هایش با ابن اسحاق از جاى برخاست; وارد حجره شد و در حالى که فرزندش را بر شانه قرار داده بود، بیرون آمد . (1)

روزى یعقوب بن منقوش پرسید: مولاى من، چه کسى امام است؟ فرمود: پرده را کنار بزن . . . او چنان کرد امام عصر - عج الله فرجه الشریف - را دید . مهدى - علیه السلام - از پس پرده برون آمد و بر زانوى پدر نشست . (2)

امام عسگرى، در دقایق پایانى عمر، به عقید خادم فرمود: وارد اتاق شو و کودکى که در حال سجده است، نزد من آور . . . (3) . این روایات گواهى مى‏دهد امام مهدى - عج الله فرجه الشریف - در حال حیات پدر در شهر سامرا و در خانه وى زندگى مى‏کرد; اگر چه امام عسکرى او را از نظرها پنهان مى‏داشت .

بر اساس روایت امام صادق - علیه السلام - ، یکى از جاهایى که امام عصر - عج الله فرجه الشریف - حضور مى‏یابد، صحراى عرفات در ایام حج است

2 . غیبت صغرا

امام، در دوران 74 ساله غیبت صغرا، احتمالا در عراق زندگى مى‏کرد; زیرا چهار نایب خاصى که با وى رابطه مستقیم داشتند، در بغداد به سر مى‏بردند . آن‏ها نامه‏هاى مردم را به وى مى‏رساندند و پاسخ دریافت مى‏کردند . امام صادق - علیه السلام - مى‏فرماید: براى حضرت قائم دو غیبت است: یکى کوتاه و دیگرى طولانى . در غیبت اول، کسى جز خواص شیعیان وى، جایگاهش را نمى‏داند . (4) به احتمال قوى نایبان خاص آن حضرت، مصداق خواص به شمار مى‏آمدند .

3 . غیبت کبرا

درباره محل اقامت امام در دوران غیبت کبرا نمى‏توان به طور دقیق به محلى خاص اشاره کرد . امام صادق - علیه السلام - به ابوبصیر فرمود: نیکوترین منزل مدینه است . (5) علامه مجلسى نیز مى‏گوید: همین جمله دلالت مى‏کند آن حضرت غالبا در مدینه و اطراف آن به سر مى‏برد . (6) امام باقر - علیه السلام - هم به کوه «ذى طوى‏» اشاره فرموده است; (7) اما باید گفت هیچ کس به محل دقیق سکونت امام مهدى - علیه السلام - راه پیدا نمى‏کند; زیرا امام عصر به ابراهیم بن مهزیار فرمود: پدرم از من پیمان گرفته در سرزمینى پهناور و دوردست زندگى کنم تا از نیرنگ‏هاى گمراهان و متمردان امت تازه به دوران رسیده و گمراه، نهان و مصون باشم . این پیمان مرا بر فراز تپه‏هاى بلند و ریگزارها و سرزمین‏هاى مورد اطمینان افکنده است . (8)

برخى احتمال مى‏دهند امام در یکى از جزایر دوردست که با کشور مغرب چندان فاصله ندارد و به جزیره خضرا معروف است، به سر مى‏برد. گروهى نیز با منطبق دانستن اوصاف این جزیره با مثلث‏برمودا، آن مکان را محل سکونت امام زمان - عجل الله فرجه الشریف - مى‏دانند; زیرا به رغم تلاش‏هاى فراوان تا کنون کسى به کشف اسرار این مثلث توفیق نیافته است. بى‏تردید این نظر نادرست مى‏نماید . (9)

به استناد برخى از روایات، امام عصر - عجل الله فرجه الشریف - در زمان غیبت کبرا در همه جا حضور مى‏یابد، و یوسف وار به طور ناشناس میان مردم رفت و آمد مى‏کند . هیچ کس وى را نمى‏شناسد تا وقتى خداوند به او اجازه دهد خود را معرفى کند; چنانچه به یوسف صدیق اجازه داد خود را به برادرانش بشناساند . (10)

بر اساس روایت امام صادق - علیه السلام - ، یکى از جاهایى که امام عصر - عج الله فرجه الشریف - حضور مى‏یابد، صحراى عرفات در ایام حج است .

عبید بن زراره گفت: از امام صادق - علیه السلام - چنین شنیدم: زمانى فرا رسد که مردم امام خود را نبینند . او در روزهاى حج مردم را مى‏بیند ولى مردم او را نمى‏بینند . (11)

محمد بن عثمان، یکى از نواب اربعه، نیز در این باره مى‏گوید: والله ان صاحب هذا الامر یحضر الموسم کل سنة فیرى الناس و یعرفهم و یرونه و لایعرفونه; به خدا سوگند، صاحب این امر همه ساله در مراسم حج‏حضور پیدا مى‏کند . مردم را مى‏بیند و مى‏شناسد; ولى مردم - با این‏که او را مى‏بینند - نمى‏شناسند . (12)

4 . عصر ظهور

امام زمان، هنگام ظهور در مسجد سهله (13) اقامت ‏خواهد کرد. ده‏ها هزار پیامبر در این مسجد نماز گزارده‏اند و محل سکونت‏ بزرگانى چون حضرت ابراهیم و ادریس و خضر بوده است. (14) امام صادق - علیه السلام - به ابوبصیر فرمود: اى ابامحمد، گویا حضرت قائم را در مسجد سهله مى‏بینم که با زن و فرزندانش در آن مستقر مى‏گردد.

به استناد برخى از روایات، امام عصر - عجل الله فرجه الشریف - در زمان غیبت کبرا در همه جا حضور مى‏یابد، و یوسف وار به طور ناشناس میان مردم رفت و آمد مى‏کند .

ابوبصیر پرسید:

آیا مسجد سهله خانه‏اش خواهد بود؟

حضرت فرمود: آرى، این مسجد منزل حضرت ادریس است. خداوند هیچ پیامبرى را برنینگیخت مگر آن که در این مسجد نماز گزارد . هر کس در این مسجد بماند، مانند آن است که در خیمه رسول خدا اقامت کرده است . هیچ مرد و زن مؤمنى نیست مگر آن که دلش به سوى آن مسجد پر مى‏کشد . روز و شبى نیست مگر آن که فرشتگان به این مسجد پناه مى‏برند و در آن به عبادت خداوند مى‏پردازند . (15)

ناگفته نماند، هم اکنون در سه گوشه این مسجد سه مقام، با اعمال ویژه، واقع شده است . که این مقام‏ها به حضرت ابراهیم و ادریس و خضر منسوبند.

نقل از تبیان



<      1   2   3   4      >
.: Designed By Night-Skin.com :.


بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 18
کل بازدیدها: 923673

[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : Night Skin ]